دهه فجر ، سرآغاز طلوع اسلام، خاستگاه ارزشهاي اسلامي، مقطع رهايي ملت ايران و بخشي از تاريخ ماست كه گذشته را از آينده جدا ساخته است. در دهه فجر اسلام تولدي دوباره يافت و اين دهه در تاريخ ايران نقطه اي تعيين كننده و بي مانند بشمارميرود. تا قبل از انقلاب اسلامي، در ايران نظام اسلامي وجودنداشت و رابطه پادشاهان با مردم رابطه ي «غالب و مغلوب» و« سلطان و رعيت » بود وپادشاهان احساس ميكردند كه فاتحيني هستند كه بر مردم غلبه يافته اند و حضرت امام رضوان الله تعالي عليه اين سلسله معيوب را قطع كردند و نقطه ي عطفي در تاريخ ايران بوجودآوردند و شمشير اسلام مردم را عليه دشمنان اسلام، مردم و استعمارگران به كار گرفتند. دهه انقلاب از رشحات اسلام است و آئينه اي است كه خورشيد اسلام در او درخشيد و اين دهه بايد با عظمت هرچه تمامتر برگزارشود. اين مراسم را با هيجانهاي عاطفي صحيح بايد با طراوت و تازه كرد. در مذهب ما، احساسات، گريه و شادي، حب و بغض و عشق و نفرت جايگاه والايي دارد. از اين رو جشنهاي دهه فجر مي بايستي همچون مراسم و اعياد مذهبي گرامي داشته شود و مردمي باشد. بايد كليه مساجد فعال شوند و مردم با حضور در مساجد خاطره ي فراموش نشدني حضرت امام و پيروزي انقلاب اسلامي را جشن بگيرند.
بچه های خوبم! امروز یه روز به یاد موندنیه. می دونید چرا؟ آخه امروز بعد از سال های سال، بالاخره مردم ایران به آرزوشون رسیدن. امروز روزیه که امام خمینی رحمه الله ، پس از مدت ها دوری از وطن به ایران برگشت تا دل همه مردم ایران رو پر ازشادی کنه. امروز بچه های خوبم! 12 بهمنه، یه روز خوب و به یاد ماندنی که هیچ وقت فراموش نمی شه. خیلی از پدرها و مادرهای شما در این روز، با دسته های گل به استقبال امام خمینی رحمه الله عزیزمون رفتن تا از نزدیک رهبرشون رو ببینن و با صدای بلند به امامشون بگن: ای امام! ای رهبر خوبی که سال ها منتظرت بودیم! خوش آمدی. دوستای گل من! می دونم که همتون امروز شاد و سرحالید و می دونید که امروز چه روز بزرگیه. بله بچه ها، اگه از هر کدوم از شما بچه های خوب بپرسم امروز چه روزیه، فقط این جواب رو می دید: امروز 12 بهمن روز ورود امام به میهن. روزی که هر ایرانی دلش پر از شادی شد. حتمابچه های گلم، این رو هم می دونن که چرا همه ایرانیا اون روز، خوشحال و شاد بودن، مگه نه؟ آفرین آفرین به شما که همیشه جواباتون درسته. بله بچه ها، آخه امام با اومدنش آزادی رو به میهن آورد. ایشون اومدند تا به همه دنیا بگن که دشمن ظالم همیشه شکست می خوره و آدم های بد، همیشه نابود می شن. حالا این شاخه گل قرمز رو که توی دستای منه تقدیم می کنم به همه شما بچه هایی که رهبرتون رو دوست دارید و امروز خیلی خیلی خوشحالید. اون روز همه منتظر بودن تا اون بیاید و با خودش یک سبد پر از لبخند بیاره. فرودگاه تهران پر بود از جمعیت. اون قدر تعداد مردم زیاد بود که خیلی ها مجبور شدن تو خیابون های اطراف فرودگاه بایستن و منتظر اومدن اون مرد باشن. هیچ کس تا حالا اون قدر مردم رو یک جا ندیده بود. خوب، حتما می دونید از کی حرف می زنم، بله بچه های خوبم! من از 12 بهمن حرف می زنم. روزی که هزاران نفر از مردم خوب ایران، منتظر اومدن امام خمینی بودن. اون ها همشون بادسته های گل جمع شده بودن تا به رهبرشون خوش آمد بگن. رهبری که سال ها از اون ها جدا بود و حالا دوباره داشت به ایران برمی گشت. این روز بیاد ماندنی رو بچه ها! هیچ وقت فراموش نکنید. بچه ها! امروز، یعنی 12 فروردین، پس از یه انتظار طولانی، بالاخره امام عزیزمون از راه رسید و هممون رو شاد کرد. امام پس از این که از هواپیما پیاده شد، رو به مردم ایستاد و با اونا حرف زد. امام خوبمون که حالا میون مردم خوب و با ایمان ایران بود از همه مردم تشکر کرد. امام خوبمون اون روز. از همه کسایی که برای پیروز شدن این انقلاب زحمت کشیده بودن، از روحانیون، دانش آموزها، دانشجوها و معلما و همه و همه قدردانی کرد. امام اون روز از همه مردم خواست که با هم متحد باشن تا دشمن از سرزمینمون بیرون بره. پس بچه ها! وظیفه ما اینه که این حرف امام رو آویزه گوشمون کنیم و همیشه این روز بزرگ، یعنی 12 بهمن رو به خاطر بسپاریم. بچه های عزیزم! حتما بارها و بارها از پدر و مادرتون شنیدید یا این که توی کتابا خوندید که امام عزیزمون مدت های زیادی توی تبعید و دور از ایران زندگی می کرد. ببینم! تا حالا از خودتون پرسیدید که امام این همه سال کجا بوده یا دنبال پاسخ این سؤال بودید؟ خوب، امروز که 12 بهمن، یعنی روز ورود امام به میهن عزیزمون، ایرانه، بهترین وقته که در این مورد با هم حرف بزنیم. بچه ها! امام پس از تبعید از ایران، 11 ماه در ترکیه بودن و بعد از اون مدت 14 سال توی شهر نجف زندگی می کردن. یعنی شاه ظالم اجازه نمی داد که امام به کشور خودش و میون مردمی که دوستش دارن برگرده. پس از اون، امام خوبمون به شهر پاریس، پایتخت فرانسه رفت و مدتی رو هم اون جا زندگی کرد تا این که پس از سال ها مبارزه، روز 12 بهمن 1357 به ایران برگشت و همه رو شاد کرد. می دونم که امروز خوشحالید و تا حالا کلی هم شیرینی خوردید. همه خوشحالن بچه ها! آخه امروز روزیه که امام عزیزمون به کشور برمی گرده. اون سال ها، یعنی سال های اول انقلاب، همه چشم به راه امام بودن و با اومندش لب های همه ایرانی ها، پر از گل خنده شد. می دونید بچه ها! پس از این که امام وارد فرودگاه مهرآباد شد و اون همه جمعیت رو دید، از همه خواست تا به بهشت زهرابرن تا توی بهشت زهرا، در کنار مزارشهیدانی که برای پیروزی انقلاب جونشون رو فدا کرده بودن، برای مردم حرف بزنه. اون وقت همه مردم که به استقبال امام اومده بودن، به بهشت زهرا رفتن و به حرفای امام گوش دادن. امام اونروز با صدای بلند اعلام کرد: من از ملت دفاع می کنم. اون گفت که ما هرگز از دشمن نمی ترسیم. امام به همه گفت که باید یادشهدای انقلاب همیشه توی ذهنمون باشه. بچه ها شما هم همیشه به یاد شهدای انقلاب باشید. هیچ می دونید آدمای بد همیشه از آدم های خوب و با ایمان می ترسن و از اونا وحشت دارن. بچه های گلم! امام هم یکی ازمردان خوب و با ایمانی بود که دشمنا خیلی خیلی ازش می ترسیدن و دوست نداشتن اون به ایران و به میون مردم برگرده. برای این که با اومدن امام، دیگه اونا نمی تونستن به کارهای بد گذشتشون ادامه بدن، ولی بالاخره به لطف خدا امام عزیز به میهن برگشت و همه آدمای بد مجبور شدن کشورمون رو ترک کنن و باید هم ترک می کردن؛ چون دیو چو بیرون رود فرشته درآید. اون روز فرودگاه مهرآباد تهران پر از مردمی بود که از همه جا به استقبال امام اومده بودن. اونا به آسمون نگاه می کردن و منتظر بودن تا هواپیمای حامل امام به زمین بنشینه. بالاخره هواپیما به زمین نشست و انتظار مردم به پایان رسید، ولی پیش از پیاده شدن امام از هواپیما، یه اتفاق افتاد که می تونه برای همه ما یه درس بزرگ باشه بچه ها. وقتی قرار بود امام و همراهانش از هواپیما پیاده بشن، به خاطر احترامی که امام به بزرگ ترها می گذاشتن، صبر کردن تا اول برادر بزرگشون، یعنی آیت اللّه پسندیده، که برای استقبال به داخل هواپیما رفته بودن، پیاده بشن و امام بعد از برادر بزرگترشون از هواپیما پیاده شدن. دوستای گلم! هر سال در چنین روزی، یعنی روز 12 بهمن همه مردم جشن می گیرن و شادی می کنن. چون همه از اومدن امام به میهن خوشحالن. وقتی امام زنده بود، روز 12 بهمن همه مردم به جماران یعنی محل زندگی امام می رفتن و به امامشون تبریک می گفتن، ولی چند سال است که امام دیگه در بین ما نیست. فکر می کنید مردم حالا چطور باید به امام خوبشون تبریک بگن؟ بله بچه ها! حالا هر سال مردم خوب کشورمون روز ورود امام، به کنار مرقدش می رن و باز هم به امام خمینی، رهبرشون می گن که همیشه دوستش دارن وتمام مهربونی ها رو به خاطر می سپارن. امروز، بیش از این که بیام این جا، احمد رو دیدم. احمد و رضادو تا از بچه های خوب هستن که به کتاب خونه کانون پرورشی میان و اون جا کتاب های زیادی می خونن. اونا درباره پیروزی انقلاب و امام خمینی رحمه الله خیلی چیزها یاد گرفتن، ولی امروز رضا همراه احمد نبود. احمد می گفت رضا امروز با پدرش به مرقد امام رفته. آخه می دونید. رضا خیلی امام خمینی رو دوست داره. چون که با خوندن کتاب ها فهمیده که امام چقدر برای مردم ایران زحمت کشیده. حالا امروز که 12 بهمن، یعنی سالروز ورود امام به میهن اسلامیه، به مرقد امام رفته تا روز ورودش رو تبریک بگه. رضا پسریه که قدر زحمات امامش رو می دونه. شما هم بچه ها! اگه می خواید امامتونو خوب بشناسید، می تونید درباره انقلاب و امام مطالعه کنید و چیزهای زیادی یاد بگیرید. بچه های خوبم! امام خمینی مدتی از دوران تبعیدش رو در یکی از شهرهای کشور فرانسه به نام نوفل لوشاتو می گذروند. روزهای آخر پیروزی انقلاب، امام تصمیم گرفتن که به ایران برگردن. شب آخری که امام در اون شهر بودن، بعد از نماز مغرب و عشا، همه یارانش رو دور خودش جمع کرد و گفت: «ان شاءاللّه فردا قصد بازگشت به ایران رو داریم. من از دوستانم می خوام که کسی با من به ایران نیاد آخه ممکنه این سفر خطرناک باشه و اتفاقی برامون بیفته. بذارید من تنها به این سفر برم تا اگر اتفاقی افتاد شما آسیبی نبینید». امام همیشه به فکر همه مردم بودن. اون مرد بزرگ می دونست که ممکنه این مسافرت پر از خطر باشه، ولی اون قدر به مردم کشور عشق می ورزید که همه خطرها رو به جون خرید و به ایران اومد. امیدوارم که همیشه حرف های امام و رفتار امام رو به یاد داشته باشیم. فردای اون شب، قرار بود تا امام از فرانسه به ایران بیاد. مردم شهر کوچکِ نوفل لوشاتو اونقدر به امام علاقه مند شده بودن که تعداد زیادی از اونا با دسته های گل به دیدن امام اومده بودن و از این که امام قصد داشت اون شهر رو ترک کنه، خیلی خیلی ناراحت بودن و حتی گریه می کردن. امام وقتی ناراحتی اونا رو دید بهشون گفت: «من تو این مدت که این جا بودم باعث دردسر شما شدم». وقتی مردم این حرف امام رو شنیدند باز هم به شدت گریه کردن. بچه ها! امروز می خوام داستان یه فداکاری رو براتون بگم. سال های پیروزی انقلاب که مردم کشورمون هنوز در حال مبارزه با شاه بودن، یعنی سال 1357 توی فصل زمستون هوا خیلی خیلی سرد شده بود و مردم به خاطر کم بود نفت، نمی تونستن خودشون رو گرم کنن و مجبور بودن سرما رو تحمل کنن. توی این سال ها، امام خمینی تو کشور فرانسه در تبعید به سر می برد. وقتی امام شنید که مردم ایران چنین وضعی دارن، با این که توی اون شهر هوا خیلی خیلی سرد بود، دستور داد تا وسایل گرمازا رو از خونه خارج کنن. امام خوب و فداکارمون می خواست او هم مثل مردم ایران سرما رو تحمل کنه تا به یاد اونا باشه. درود بر رهبر بزرگمون امام خمینی رحمه الله . بچه ها! تا حالا شده مدتی از خونوادتون دور بشید. اگر دور شده باشید، حتما دلتون خیلی تنگ شده و دوست داشتید هر چه زودتر به خونه برگردید. دوستای گلم! امام خمینی هم مدت ها از مردم ایران که مثل خونواده او بودن دور شده بود و خیلی دلش می خواست به ایران، پیش دوستانش برگرده. وقتی یکی از خبرنگارها از امام پرسید، فرودگاه ها بسته شده و اگه شما بخواهید به ایران بگردید، ممکنه آدم های زیادی کشته بشن. آیا باز هم می خواید به ایران برگردید؟ امام خمینی، رهبر بزرگ ما جواب دادن: «من باید پیش برادرهایم باشم تا اگر قرار است که خونم ریخته شود در بین دوستان خودم و همراه با جوان های ایران بریزد». می آید از دور با یک بغل گل می آورد او یک باغ سنبل بر چهره او لبخند پیداست یعنی که امروز یک روز زیباست وقتی که آمد لب ها شکفتند با رهبر خود صد نکته گفتند آن روز رهبر مثل نگین بود در حلقه ما او بهترین بود. می دونم شمابچه های خوبی که به مدرسه می رید، این روزها تلاش می کنید تا توی تزیین مدرسه به هم کلاسی هاتون کمک کنید. آخه این روزها روزهای پیروزی انقلابه و همه مردم ایران به خاطر این پیروزی بزرگ جشن می گیرن و از خدا برای این لطفش سپاسگزاری می کنن. تمام دانش آموزا، سعی می کنن تا مدرسه رو خیلی زیبا تزیین کنن. اونا می دونن که این جشن، جشن خیلی خیلی بزرگیه. شما چی بچه ها؟ بله همه شما می تونین برای پیروزی انقلابمون جشن بگیرین. شما بچه های کوچولوی گلم هم می تونین روزهای پیروزی انقلاب رو در کنار پدر و مادر یا دوستاتون جشن بگیرید و شادی کنید. دهه فجر بر شما هم مبارک باشه. فاطمه دختریه که داستان های زیادی درباره روزهای انقلاب از پدرش شنیده. آخه پدرفاطمه خانوم یکی از کسایی بوده که توی مبارزه ها و تظاهرات علیه رژیم شاه شرکت می کرده. اون خیلی چیزها درباره امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی می دونه. حالا اون هر وقت به عکس امام نگاه می کنه، داستان هایی رو که پدرش از روزهای انقلاب براش گفته، به یاد میاره. اون می دونه که مردم ایران چقدر امام رو دوست داشتن و همیشه به حرف او گوش می دادن و بالاخره با فداکاری پیروز شدن. اون خیلی دوست داشت می تونست امام رو ببینه، ولی وقتی فاطمه به دنیا اومد، دیگه امام بزرگمون در بین ما نبود، ولی فاطمه یاد و خاطره امام رو همیشه زنده نگه می داره. اون امام و همه مردم مبارز کشور ایران رو دوست داره. بچه ها! شما بچه های گل ایران، می دونید که این روزها، یعنی روزهای دهه فجر، همه جا جشن و سروده و همه به هم تبریک می گن. راستی بچه ها! شما فکر می کنید که راز پیروزی انقلاب چی بود؟ شما فکر می کنید اگه مردم به حرف های رهبری مثل امام گوش نمی دادن. آیا بازم موفق می شدن؟ نه بچه ها. پیروزی انقلاب به خاطر رهبری امام و فداکاری مردم بود. امام هرگز ازدشمن نمی ترسید و با شجاعت مردم رو برای مبارزه راهنمایی می کرد. همه مردم ایران امام رو دوست داشتن و به فرمان های او عمل می کردن. این بود که انقلاب ما پیروز شد و پس از سال ها تونستیم دشمن رو شکست بدیم و آزاد باشیم. پس به روح رهبر عزیزمون درود می فرستیم. «مرگ بر شاه»، «درود بر خمینی»، «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی»، حتما شما بچه های گلم این شعارها رو این روزها از تلویزیون می شنوید. آره بچه ها. همین طور خیلی شعارهای دیگه ای که مردم، روزهای انقلاب سر می دادن و با شاه مبارزه می کردن. روزهای انقلاب، کوچه پر بود از صدای مردمی که به تظاهرات اومده بودن، زن و مرد، پیر و جوون، کوچیک و بزرگ. همین طور دیوارها هم پر بود از شعارهایی که با رنگ روشون نوشته می شد. بالاخره همه مردم تلاش می کردن تا با فریادها و شعارهاشون، به شاه بگن که باید از ایران بیرون بره؛ چون مردم شاه رو نمی خواستن. پس بچه ها! حالا توی دهه فجر یاد و خاطره همه مردمی که برای آزادی ایران تلاش کردند رو گرامی می داریم. دوستای گلم! می خوام یه سؤال از شما بپرسم. ببینم شما تا حالا مزه پیروزی رو چشیدید یا نه؟ مثلاً فرض کنید چند روز دیگه امتحان دارید. شما برای این که بتونید نمره خوبی توی این امتحان بگیرید. چه کار می کنید؟ خوب معلومه، حتما خیلی خیلی تلاش می کنید تا نتیجه زحمت هاتون رو بگیرید. دوران انقلاب، هم این جوری بود بچه ها؛ مردم اونقدر تلاش کردن و زحمت کشیدن تا تونستن مزد زحمت هاشون رو بگیرن و پیروز بشن. حتما می دونید که این پیروزی چقدرلذت داره نه. واسه همین جشن دهه فجر یه جشن واقعیه. جشن و شادی برای یه پیروزی بزرگ. می دونم که حتما شما هم توی این جشن ها شرکت می کنید. امیدوارم بهتون خوش بگذره و خدا رو هم به خاطراین پیروزی شکر کنید. خوب گوش کنید بچه ها: «هیچ کس حق نداره از این ساعت به بعد به خیابون ها بیاد. اگر کسی توی خیابونادیده بشه دستگیر می شه.» نه بچه ها. با شما نبودم. این دستوری بود که سربازای شاه تو روزهای پیش از پیروزی انقلاب داده بودند. می دونید به این دستور چی می گفتن؟ شاید شنیده باشید. به این دستور، دستور حکومت نظامی می گفتن؛ یعنی این که بعد از یه ساعت معین، هیچ کس نمی تونست از خونه خارج بشه و اگر کسی از خونه بیرون می رفت، دستگیر می شد و مورد آزار و اذیت سربازای شاه قرار می گرفت. کمی فکر کنید بچه ها! می بینید روزهای انقلاب چه روزهای سختی بوده؟ و مردم چقدر سختی کشیدند تا ما امروز آزاد و سربلند باشیم. خوب نگاه کنید دوستای من! این تکه چوب به راحتی تو دستای من می شکنه، ولی این دسته چوب ها رو ببینید، من هر چقدر تلاش کنم نمی تونم اینارو بشکنم. این درسیه که شما از بزرگ تراتون شنیدید و یا توی کتاب ها خوندید. همیشه وقتی یه عده دست به دست هم بِدن، موفق و پیروز می شن. این یه راز بزرگه. یکی از دلیل های پیروزی مردم خوب ما هم همین بود. اونا به این راز بزرگ عمل می کردن؛ یعنی همیشه با هم بودن، و همین باعث پیروزی اونا بردشمن شد. بچه ها دوران انقلاب درس خوبیه برای ما که همیشه یادمون باشه باید وحدتمون رو حفظ کنیم. راستی اگه با هم نباشیم و وحدت نداشته باشیم چه اتفاق های بدی ممکنه بیفته؟ بچه های گلم! شما اگه تو روزهای انقلاب بودید چیکار می کردید؟ تا حالا به این موضوع فکر کردید؟ می دونم که همه شما دلتون می خواست، اون روزها بودید و همراه با بزرگترهاتون توی تظاهرات و راهپیمایی ها شرکت می کردید، ولی حالا هم می تونید بچه های خوب و انقلابی باشید. همین که شما قدر پدرو مادراتون رو که اون روزها بودن و مبارزه کردن بدونید و همین طوربه حرف رهبرتون گوش کنید، مثل اینه که دارید برای پیروزی انقلاب مبارزه می کنید. می دونید چرا؟ چون دشمن هنوز هم منتظره تا ما رو شکست بده، ولی شما بچه های خوب انقلابی می تونید دشمن رو ناامید کنید. با خوب درس خواندن، عمل به دستورات خداوند و تلاش برای پیشرفت، می تونید دشمن رو شکست بدید. بچه ها حالا چند سالی از اون دوران گذشته. دورانی که شما هنوز به دنیا نیومده بودید. بله دوستای خوبم! از دوران انقلاب حرف می زنم. روزهایی که هزاران نفر جونشون رو برای پیروزی انقلاب فدا کردن و به شهادت رسیدن و حالا در میان ما نیستن تا جشن بزرگ انقلاب رو هر سال تماشا کنن. فکر می کنید وظیفه ما چیه بچه ها؟ ما باید چیکار کنیم؟ بزرگ ترین کار برای قدردانی از این شهیدان بزرگ، اینه که به یاد اونا باشیم و کاری که اونا انجام دادن فکر کنیم. کار بزرگی که ما رو از ظلم و ستم دشمن نجات داد. اونا با شهادت خودشون آزادی رو به ما هدیه دادن. پس درود می فرستیم به روح همه شهدای انقلاب اسلامی و می گیم: در بهار آزادی جای شهدا خالی. مبارکه! بازم مبارکه! آره، دهه فجر رو می گم. روزهای خوب پیروزی. دوستای گلم! امروز 19 بهمن و هفتمین روز از روزهای دهه فجره. می دونید 19 بهمن سال 1357 چه اتفاقی افتاد؟ بله بچه ها. تعدادزیادی از افراد نیروی هوایی پیش امام رفتن و از مردم و از انقلاب حمایت کردن. اونا در مقابل امام رژه رفتند و با خوندن سرود انقلابی به امام اعلام کردن که با رژیم شاه مبارزه می کنن و دیگه از شاه و نوکرای او اطاعت نمی کنن. اونا اون روز اعلام کردن که از این به بعد، سربازای امام خمینی هستن و فقط به حرفای امام عمل می کنن. این روز بزرگ و پرافتخار رو به همه افراد نیروی هوایی تبریک می گیم. بچه ها! امروز روز 19 بهمنه. توی این روز اتفاقی افتاد که باعث شد دل امام شاد بشه. می دونید دوستای کوچولوی من. امروز افراد نیروی هوایی ارتش یعنی خلبان ها و سربازهایی که اون جا خدمت می کردن، پیش امام رفتن و با امام بیعت کردن. می دونید یعنی چی؟ یعنی این که اونا در اون روز اعلام کردن که ما هم با مردم هستیم. اونا هم می خواستن مثل همه مردم که برای پیروزی انقلاب مبارزه می کردن، از این روز به بعد با رژیم شاه مبارزه کنن. و این باعث شد که امام عزیزمون شاد و خوشحال بشه. بچه ها! آی بچه ها! خوب گوش کنید! صدای چیه؟ درختا رو ببینید. پرنده ها رو که چقدر شادن و توی آسمون ایران آزاد پرواز می کنن. کمی فکر کنید. مگه امروز چه خبره؟ بچه ها امروز 22 بهمنه. می دونم که همتون شاد و خوش حالید. آخه امروز روز پیروزی انقلاب اسلامی ماست. روزی که مردم خوب ایران پس از سال ها مبارزه تونستن شاه و رژیم پهلوی رو شکست بدن. پس نه تنها پرنده ها خوشحال و شادن و آواز می خونن که هر ایرانی امروز دلش پر از شور و شادیه. من این روز بزرگ رو به همه شما تبریک می گم. بچه های خوبم، هیچ می دونید انقلاب یعنی چه؟ من امروز معنی این واژه رو برای شما می گم. اگر کسی که تا حالا کارهای بدی انجام می داده و از این به بعد تصمیم بگیره دیگه کار بدی انجام نده و واقعا آدم خوبی بشه، اون آدم خودشو تغییر داده و یه انقلاب کرده. مردم ما هم بچه ها! وقتی دیدن رژیم شاه ظلم وفساد به راه انداخته و مردم مسلمون و با ایمان رو دوست نداره، به رهبری امام خمینی تصمیم گرفتن رژیم شاه رو شکست بدن تا اوضاع تغییر کنه. پس انقلاب کردن و پیروز شدن. امروز، یعنی 22 بهمن هم روز پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایرانه. این پیروزی بزرگ مبارک باشه. چه غوغایی! کاش بودید و می دیدید بچه ها. اون روز رژیم شاه دستور داد که هیچ کس حق نداره از خونه خارج بشه؛ یعنی حکومت نظامی اعلام کرده بود، ولی رهبر بزرگ انقلاب، امام خمینی رحمه الله که حالا به کشور برگشته بود به مردم گفت که به حکومت نظامی اعتنا نکنن. و به خیابون ها بیان و با تظاهرات، باز هم به رژیم شاه اعتراض کنن. اونوقت بچه ها! فکر می کنید مردم چیکار کردن؟ آره، آره درسته همه مردم به خیابون ها ریختن و به فرمان امام گوش دادن و همه پادگان ها و مکان های نظامی رو از چنگ رژیم شاه در آوردن. حالا دیگه همه جا در اختیار مردم بود. تا این که در پایان اون روز، یعنی روز 22 بهمن همه طعم خوش پیروزی رو چشیدن. بچه ها! احمد پسر کنجکاویه و می خواد همه چیز رو بدونه. دیروز وقتی احمد داشت تلویزیون تماشا می کرد، شنید که مجری تلویزیون، پیروزی انقلاب اسلامی رو به همه مردم تبریک می گه. احمد رو به پدرش کرد و پرسید: پدر چی باعث شد که مردم ما توی انقلاب پیروز بشن. پدر احمد که خودش، تو زمان انقلاب برای پیروزی اسلام، مبارزه کرده بود، لبخندی زد و به عکس امام که روی دیوار قرار داشت نگاه کرد. اونوقت گفت: پسرم! امام خمینی رهبر بزرگی بود که به ما یاد داد با توکل به خداو ایمان می تونیم دشمنامون رو شکست بدیم. احمد اون روز دونست که توکل به خدا و تلاش مردم باعث پیروزی انقلاب ایران شده. امروز روز 22 بهمنه. دوستای خوبم! امروز یه چیزی شنیدم که می خوام برای شما هم تعریف کنم. امروز صبح وقتی سمیه خانوم که توی کلاس سوم درس می خونه وارد مدرسه شد، دید که خانوم معلم با همه هم کلاسی هاش، شاخه های گلی به دست گرفتن و منتظر اون هستن. بچه ها! شما فکر می کنید اونا می خواستن چه کار کنن؟ بچه ها! می دونید، پدربزرگ سمیه توی روزهای انقلاب شهید شده و حالا که روز پیروزیه انقلابه، همه تصمیم گرفتن به گلزار شهدا برن و از پدربزرگ سمیه که برای آزادی اونا جونش رو فدا کرده قدردانی کنن. آفرین آفرین به بچه های خوب و با ایمان ایران. دوستای خوب و گلم! همیشه باید یادتون باشه که از کسایی که برای شما زحمت می کشن و تلاش می کنن قدردانی کنید. امروز هم روز 22 بهمنه، روز پیروزی انقلاب اسلامی. روزی که بالاخره تلاش و کوشش و مبارزه های همه مردم ایران نتیجه داد و با یاری خدا انقلاب ما پس از سال ها مبارزه به پیروزی رسید. بچه ها خوبه بدونید که روحانی های شجاع و با ایمان، نقش خیلی مهمی در پیروزی انقلاب داشتن. اونا بودن که با شجاعت برای مبارزه با دشمن پیش قدم می شدن و به مردم روحیه می دادن تا از رژیم شاه نترسن. پس امروز روزیه که ما باید از روحانی های خوب و شجاع تشکر و قدردانی کنیم. این پیروزی بر همه مبارک باشه. ببینم! تا حالا شده یه اتفاق عجیب رو ببینید و باورتون نشه؟ خوب چه حالتی بهتون دست می ده بچه ها؟ اون روز هم برای دشمن همچین حالتی داشت. روز 22 بهمن رو میگم. روز پیروزی انقلاب. اون روز دشمن نمی تونست باور کنه که مردمی که هیچ سلاحی نداشتن، در مقابل سربازای مسلح رژیم شاه، پیروز بشن. بچه ها! آخه مردم ما فقط با دست خالی و شعارهاشون و توکل به خدا و اتحاد تونستن دشمن رو شکست بدن. دشمنی که همه سلاح ها رو در اختیار داشت. اون روز دشمن، شگفت زده، در حالی که نمی تونست این واقعیت رو باور کنه، عقب نشینی کرد و پا به فرار گذاشت. امروز روزیه که واقعا باید به هم تبریک بگیم. به مردم خوب ایران، زنا، مردا، پیرها، جوونا و همه کسایی که توی دوران انقلاب بودن و برای پیروزی انقلاب تلاش کردن. می دونید بچه ها! روز 22 بهمن، وقتی انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. دسته دسته مردم پیش امام خمینی رهبر بزرگ انقلاب رفتن و این پیروزی رو به او تبریک گفتن. همین طور از سراسر جهان برای امام خمینی پیام تبریک می فرستادن. آخه اون روز یه روز بزرگ و تاریخی بود. گرچه در زمستان بود چون بهار بود آن روز سرزمین ما ایران لاله زار بود آن روز بچه ها! بیاید امروز، یعنی روز 22 بهمن، روز پیروزی انقلاب، دست هامون رو به آسمون بلند کنیم و همه با هم دعا کنیم: خدایا! انقلاب اسلامی ما رو که برای به دست آوردن اون زحمت های زیادی کشیده شد، حفظ کن. خدایا! حالا که امام خمینی رهبر انقلاب از بین ما رفته، روح بلندش رو از ما راضی نگه دار. خدایا! اگه دشمن قصد داره به کشور ما و انقلاب ما آسیب برسونه، خدایا اونو ناامید کن. خدایا! مابچه های ایران رو یاری بده تا بتونیم راه شهیدان انقلاب رو ادامه بدیم و از انقلاب اسلامی پاسداری کنیم. الهی آمین. آمد آن روز پدر گل لبخند به لب گفت آمد خورشید خشک شد چشمه شب کودک و پیر آن روز همگی خندیدند در هوای بهمن لاله ها رقصیدند دور شد ابر سیاه خوب و خوش روزی بود روز نابودی شب روز پیروزی بود.
روز به یادماندنی
شادی بی نظیر
استقبال باشکوه
قدردانی امام
امام در تبعید
امام در بهشت زهرا
ترس دشمن از امام
یک درس بزرگ
جای خالی امام
دیداری دوباره
داستان های دوران تبعید
قدردانی از امام
همدردی با مردم ایران
امام، عاشق مردم
نگین حلقه مردم
جشن انقلاب
خاطرات انقلاب
رهبری بی نظیر
شعارهای مردمی
جشن واقعی
حکومت نظامی
راز بزرگ پیروزی
بچه های انقلابی
یاد شهیدان
روز نیروی هوایی
روز شادی امام
روز پیروزی
معنی انقلاب
وقایع روز 22 بهمن
توکل به خدا
قدردانی از شهیدان
روحانیون مبارز
دشمن شگفت زده
روز تبریک
نیایش
نابودی شب
10فروردین 1340 (پنج شنبه)
ـ وفات آیتالله العظمی حاج سید حسین بروجردی
آیتالله العظمی حاج سید حسین بروجردی با سی واسطه نسبت به حضرت امام حسن مجتبی (ع) ميرساندند. در سال 1253 ش در بروجرد متولد شده و در سن 18 سالگی برای تكمیل تحصیل به اصفهان رفت و پس از ده سال به نجف اشرف عزیمت نموده و به درس آیتالله خراسانی وارد گردید. ایشان پس از مراجعت و اقامت در بروجرد به قم مهاجرت كرده و به عنوان مرجع تقلید شیعیان جهان معرفی گردیدند و مدت 16 سال مرجعیت عامه را عهدهدار بودند.
16 مهر 1340 (یك شنبه)
ـ تصویب قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی
رژیم پهلوی بعد از وفات آیتالله بروجردی زمینه را برای پاك كردن اسلام از متن فعالیتهای مردم ایران مناسب دید و به این دلیل قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی را به تصویب دولت و مجلس وقت رساند و آن را در مطبوعات اعلام كرد. در این قانون قسم به قرآن و شرط مسلمان بودن برای نمایندگان مجلس حذف شده بود و همین باعث اعتراض علمای اسلام و مردم مسلمان گردید.
8 آذر 1341 (جمعه)
ـ لغو قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی
با اعتراض علمای اسلام از جمله آیتالله روحالله خمینی و آیتالله حائری و دیگر علما و حضور گسترده مردم در پشتیبانی از علمای اسلام پس از مكاتبات و تظاهرات و اعتراضات ، دولت خائن ا سدالله علم قانون فوق را ملغی اعلام كرد.
19 دی 1341 (چهارشنبه)
ـ اعلام انقلاب سفید
رژیم پهلوی و در رأس آن محمدرضا در جهت خواستهای استعمارگرانه امریكا و همچنین تغییر فكر مردم ایران دستورالعمل دیكته شده استكبار را كه در كشوهای دیگر به اجرا درآمده بود به عنوان انقلاب سفید به مردم ایران عرضه نمود و آن را به رفراندم گذاشت.
2بهمن 1341 (سه شنبه)
ـ تظاهرات مردم در تهران
با تحریم رفراندم از طرف امام خمینی بازار تهران تعطیل شد و مردم در اطراف بازار اجتماع كردند و گروهی به منزل آیتالله خوانساری و آیتآلله بهبهانی رفتند.
1 فروردین 1342 (پنج شنبه)
ـ اعلام عزای عمومی در عید نوروز
امام خمینی برا ی جوابگویی به اقدامات شاه و اطرافیانش عید نوروز سال 1342 را عزای عمومی اعلام كرد مردم مسلمان ایران با برافراشتن پارچه سیاه به ندای او لبیك گفتند و روحانیون از خطرات دولت برای اسلام صحبت كردند.
2 فروردین 1342 (جمعه)
ـ تهاجم رژیم پهلوی به مجلس سوگواری در مدرسه فیضیه
عصر این روز مراسم عزاداری در مدرسه فیضیه قم برپا بود كه سربازان مسلح و مأمورین امنیتی محل را محاصره نمودند و سپس گروهی از آنها با لباس مبدل به درون مدرسه رفتند و در میان سخنرانی یكی از گویندگان به او حمله كردند. سپس به طلاب مدرسه فیضیه حمله نمودند و آنها را از حجرههایشان به بیرون پرتا ب كردند و با به شهادت رساندن گروهی از آنان در تاریكی شب محل را ترك كردند.
13 خرداد 1342 (دوشنبه)
ـ دستگیری حضرت امام خمینی
بعد از سخنرانی تاریخی امام خمینی در عصر عاشورای 1342 ش كه در آن رژپم پهلوی و ایادی آن را محكوم نمود نیمه شب كامیونهایی از سربازان و مأموران امنیتی خانه ایشان را محاصره كرده و ایشان را بازداشت نموده و به تهران منتقل كردند، مأمورین حضرت امام خمینی را یك روز در باشگاه افسران و بعد در زندان قصر به مدت 19 روز و پس از آن در پادگان عشرتآباد محبوس ساختند.
15 خرداد 1342 (چهارشنبه)
ـ قیام ملت ایران در اعتراض به دستگیری امام خمینی
پس از اعلام خبر دستگیری امام خمینی ، مردم مسلمان قم جلوی خانه آیتالله گلپایگانی و صحن مطهر حضرت معصومه (س) تجمع نموده و پس از صدور بیانیهای به تظاهرات پرداختند و با شعار یا مرگ یا خمینی از حرم بیرون آمدند ولی فاصلهای را طی نكرده كه با رگبار مسلسل مواجه شدند و درگیری بسیار شدیدی بین مردم و مأمورین به وجود آمد، مأمورین مردم را محاصره كرده و به تیراندازی پرداختند. در این هنگام حاج مصطفی خمینی پسر امام از مردم خواست به خانههایشان بروند. در شهرهای دیگر هم درگیری بین مردم و مأمورین رژیم پهلوی باعث به شهادت رسیدن عده زیادی از مردم گشت و رژیم خونآشام پهلوی توانست با اعلام حكومت نظامی و ایجاد وحشت و كشتار وسیع انقلاب مردم را برای مدتی مهار نماید.
11 مرداد 1342 (جمعه)
ـ آزادی از زندان و بازداشت خانگی امام خمینی
پس از تظاهرات 15 خرداد رژیم كه از عواقب بازداشت امام خمینی هراس داشت ایشان را از زندان پادگان عشرتآباد به منزلی مربوط به ساواك در داودیه تهران منتقل نمودند و آنجا را تحت نظر كامل قرارداد ولی ساعتی بعد سیل جمعیت به سوی داودیه سرازیر شد. در این منزل بود كه روحانیون وقایع 15 خرداد را برای امام تشریح كردند و اطلاع مردم از قیام مردم ایشان را به سختی منقلب نمود تا آنجا كه فرمود: «تا ملت عمر دارد غمگین در مصیبت 15 خرداد است …. واقعه 15 خرداد پشت ما و هر مسلم غیرتمندی را ميشكند.»
17 فروردین 1343 (دوشنبه)
ـ آزادی امام خمینی از بازداشت خانگی
امام خمینی پس از 9 ماه بازداشت خانگی ساواك، آزاد گشته و روز 18 فروردین 1343 (سهشنبه) به منزل شخصی خود در قم مراجعت نمودند.
3 مرداد 1343 (شنبه)
ـ تصویب قانون كاپیتولاسیون
طبق این قانون، مأمورین سیاسی و مستشاران خارجی در ایران از تقعیب قانون و جزایی مصون هستند و در صورت ارتكاب جرم یا عمل خلاف قانون به كشورشان جهت بررسی یا محاكمه عودت داده خواهند شد. رژیم پهلوی از ترس عكسالعمل مردم خبر تصویب این قانون را تا مدتی اعلام نكرد.
4 آبان 1343 (دوشنبه)
ـ پایداری امام خمینی در برابر كاپیتولاسیون
بعد از انتشار خبر تصویب قانون كاپیتولاسیون و پایمال كردن حقوق ملت ایران در برابر یك عده افراد خارجی، حضرت امام خمینی در این روز طی یك سخنرانی مشروح این قانون را برای مردم با عبارت ساده و قابل فهم عرضه مينماید و مردم را به قیام برای كسب استقلال و حقوق خود فرا ميخوانند.
13 آبان 1343 (چهارشنبه)
ـ تبعید حضرت امام خمینی به تركیه
پس از سخنرانی امام خمینی در رابطه با قانون كاپیتولاسیون و هراس حكومت از تكرار حماسه پانزده خرداد رژیم تصمیم بر تبعید ایشان ميگیرد و در شب 13 آبان خانه ایشان را با صدها كماندو و چترباز مسلح محاصره نموده و پس از دستگیری ایشان را به تهران منتقل مينماید و مستقیما به فرودگاه مهرآباد ميبرند و از آنجا با هواپیما به تركیه منتقل نمودند و ایشان را به محلی به نام بورسا تبعید كردند. رژیم برای جلوگیری از قیام مردم شهرهای مهم ایران را به اشغال قوای نظامی درآورد و به هیچ كس اجازه خروج از خانه را نميدهد و بدین شكل رژیم توانست از خروش مردم در امان بماند.
1 بهمن 1343 (پنج شنبه)
ـ اعلام انقلابی حسنعلی منصور
حسنعلی منصور كه نخست وزیر شاه بود توسط برادران بخارایی و مرتضی نیك نژاد از هیأتهای مؤتلفه اسلامی اعدام گردید.
21 فروردین 1344 (شنبه)
حمله به محمدرضا پهلوی در كاخ مرمر توسط سرباز شهید رضا شمسآبادی
26 خرداد 1344 (چهارشنبه)
چهارتن از جانبازان هیأتهای مؤتلفه اسلامی (بخارایی ـ امانی ـ هرندي ـ نیك نژاد) به دست رژیم پهلوی به شهادت رسیدند.
13 مهر 1344 (سه شنبه)
ـ تغییر محل تبعید امام خمینی به نجف اشرف
رژیم كه از حركتهای انتقامی علیه خودش به واسطه تبعید حضرت امام وحشت داشت تصمیم گرفت به حالت تبعید امام خمینی پایان دهد بدون اینكه ایشان را به كشور بازگرداند. به همین دلیل با دولت عراق مذاكراتی به عمل آورد و موافقت این دولت را جلب نمود و امام خمینی و فرزندش حاج مصطفی را به عراق و شهر نجف اشرف انتقال داد.
17 دی 1346 (یك شنبه)
جهان پهلوان غلامرضا تختی به دست ساواك رژیم پهلوی به شهادت رسید.
20خرداد 1349 (چهارشنبه)
آیتالله محمدرضا سعیدی در زندان و شكنجهگاههای رژیم پهلوی به دلیل طرفداری از آیتالله خمینی توسط ساواك به شهادت رسید.
8 اردیبهشت 1350 (چهارشنبه)
كارگران كارخانه جهان چیت كرج كه برای احقاق حق خود قیام كرده بودند توسط ارتش قتل عام شدند.
7 دی 1353 (شنبه)
آیتالله حسین غفاری در زندان رژیم پهلوی به شهادت رسیدند .
29 خرداد 1356 (یك شنبه)
دكتر علی شریعتی در خارج از كشور به وسیله ساواك رژیم پهلوی به شهادت رسید.
15 خرداد 1356 (شنبه)
امیرعباس هویدا نخست وزیر 13 ساله رژیم پهلوی به دلیل فساد و عدم كارآیی دولتش استعفا نمود و جمشید آموزگار به عنوان نخست وزیر منصوب گردید.
1 آبان 1356 (یك شنبه)
ـ شهادت فرزند امام
حاج سیدمصطفی خمینی فرزند بزرگ امام خمینی در عراق به دست عوامل و مأمورین امنیتی ساواك رژیم پهلوی با همكاری رژیم بعث عراق به شهادت رسید.
17 دی 1356 (شنبه)
ـ مقاله روزنامه اطلاعات و توهین به امام خمینی
به مناسبت سالروز سیاه كشف حجاب مقالهای تحت عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» به قلم احمد رشیدی مطلق به چاپ رسید كه در آن به روحانیت به ویژه آیتالله العظمی امام خمینی اهانت شده بود و نویسنده با وقاحت تمام ایشان را كه تمام وجودش در خدمت اسلام و مردم بود مستقیما مورد اهانت قرار داده بود.
18 دی 1356 (یك شنبه)
ـ عكسالعمل مردم برابر مقاله اطلاعات
موجی از خشم و نفرت سرتاسر ایران را فرا گرفت ولی در قم بلافاصله نتایج آن ظاهر گشت مدارس علمیه، منابر و نماز جماعت تعطیل گردید. مردم به طرف منزل آیات عظام حركت كردند تا صدای اعتراض خود را وسعت بخشند. تعدادی از نسخ روزنامه اطلاعات پاره شد و تظاهرات اوج گرفت كه با حمله پلیس به زد و خورد تبدیل شد و پس از مدتی پایان گرفت.
19 دی 1356 (دوشنبه)
ـ قیام خونین مردم قم
طبق قرار طلاب همگی جلوی مدرسه علمیه خان و میدان آستانه جمع شدند و به سوی منزل علمای اسلام حركت كردند و تا ظهر این برنامه و حضور گسترده مردم ادامه داشت تا اینكه مأمورین جلوی مردم قرار گرفتند و به دستور ساواك آنها را به گلوله بستند و تعداد زیادی از مردم بيگناه را به خاطر حفظ احترام مرجع تقلیدشان كه خواسته آنها بود به شهادت رساندند.
29 بهمن 1356 (شنبه)
ـ قیام مردم تبریز
به مناسبت چهلم شهدای قم مردم تبریز به پا خاستند و حركت آغاز شده را تداوم بخشیدند در این روز در تبریز عزای عمومی اعلام شد و علمای تبریز مجلس ختم برگزار نمودند. پلیس اطراف مسجد را محاصره نمود و از ورود جمعیت ممانعت كرد و اجتماع مردم متراكم شد و پلیس برای ارعاب و متفرق نمودن شروع به تیراندازی هوایی كرد و مردم به مأمورین حمله نمودند و با شعار درود بر خمینی و مرگ بر شاه راهپیمایی بزرگی را آغاز كردند و پلیس كه قدرت مقاومت را از دست داده بود از ارتش كمك خواست و تظاهرات مردم به خاك و خون كشیده شد.
10 فروردین 1357 (پنج شنبه)
ـ قیام مردم یزد
در روزهای نهم و دهم فروردین مردم یزد به تبعیت از رهبر انقلاب عید را تحریم كردند و برای بزرگداشت شهدای تبریز، خود را مهیا ساختند. در روز چهارشنبه 9 فروردین مردم بعد از مراسم به خیابان ریختند و با شعارهای درود بر خمینی و مرگ بر شاه به راهپیمایی پرداختند و روز پنج شنبه 10 فروردین به دعوت آیتالله صدوقی تعطیل عمومی اعلام گشت و مردم در مساجد گرد آمدند و بازگشت امام خمینی و آزادی زندانیان سیاسی و نابودی رژیم پهلوی را خواستار شدند و در خاتمه جلسه به خیابان آمدند اما با تمركز قوای پلیس و ارتش مواجه شدند. تیراندازی آغاز شد و گروهی به شهادت رسیدند و عده زیادی مجروح گردیدند.
25 اردیبهشت 1357 (دوشنبه)
در پی اوجگیری تظاهرات و درگیریهای مردم با عوامل رژیم پهلوی ، دولت آموزگار به مأمورین نظامی و انتظامی در برابر آشوبها دستور شدت عمل داد.
15 خرداد 1357 (دوشنبه)
به مناسبت سالگرد 15 خرداد در تهران و شهرستانها تعطیل و اعتصاب سراسری اعلام گردید.
30 تیر 1357 (جمعه)
ـ تولد منجی عالم بشریت حضرت مهدی (عج)
مردم ایران برای نشان دادن نفرت خویش از رژیم پهلوی مراسم چراغانی و جشن شادی در این روز خجسته را تحریم كردند.
31 تیر 1357 (شنبه)
حجتالاسلام شیخ احمد كافی خطیب مشهور در اثر تصادف كشته شد.
21 مرداد 1357 (شنبه)
درگیری خونین در اصفهان و اعلام حكومت نظامی در این شهر كه توسط فرماندار نظامی شهر به اجرا درآمد.
25 مرداد 1357 (چهارشنبه)
ـ اعلام حكومت نظامی توسط دولت آموزگار
دولت برای كنترل اوضاع در سطح كشور بخصوص در استانهایی كه افراد خارجی در آن حضور بیشتری دارند در چند شهر اعلام حكومت نظامی نمود.
28 مرداد 1357 (شنبه)
ـ فاجعه سینما ركس آبادان
رژیم پهلوی برای ارعاب و ایجاد وحشت در میان مردم دستور به آتش كشیدن سینما ركس آبادان را داد در حالی كه مردم بيخبر و بيگناه مشغول تماشای فیلم بودند. این فاجعه باعث مرگ 400 الی 60 انسان بيگناه گردید.
5 شهریور 1357 (یك شنبه)
ـ سقوط دولت جمشید آموزگار
در پی رسوایی فاجعه سینما ركس آبادان و عدم توفیق دولت آموزگار در سركوب مردم و ایجاد اصلاحات در جهت تحكیم رژیم پهلوي، آموزگار را از مقام خود استعفا داد.
ـ تشكیل دولت شریف امامی
در پی سقوط دولت آموزگار، شریف امامی استاد اعظم لژ فراماسونری در ایران مأمور تشكیل دولت گردید.
13 شهریور 1357 (دوشنبه)
ـ راهپیمایی عید فطر
نماز عید فطر با حضور میلیونها نفر از مردم با ایمان تهران برگزار شد و بعد از نماز عید مردم به راهپیمایی پرداختند و خواستار لغو حكومت شاهنشاهی شدند.
17 شهریور 1357 (جمعه)
ـ جمعه سیاه
پس از راهپیمایی عید فطر و عدم دخالت قوای انتظامی مردم امیدوار شدند كه قوای انتظامی به راهپیمایيهای آرام كاری نخواهند داشت. جمعه 17 شهریور مردم صبح زود به حركت در آمدند. در همین هنگام دولت ساعت 6 صبح در تهران و 12 شهر بزرگ دیگر حكومت نظامی اعلام كرد و مردم كه از این امر اطلاع نداشتند دسته دسته به طرف محل تجمع كه میدان ژاله (شهدا) بود حركت كردند و در میدان با سربازان سر تا پا مسلح مواجه شدند. آنها مردم را محاصره نمودند و سپس شلیك كردند و به قصد كشتن آنها را هدف قرار دادند. در این فاجعه هزاران نفر در سراسر كشور و از جمله میدان شهدا (ژاله سابق) تهران به شهادت رسیدند.
25 شهریور 1357 (شنبه)
ـ زلزله طبس
زلزله در استان خراسان باعث ویرانی كامل شهر طبس و صدها روستای این استان گردید. در این فاجعه هزاران نفر در زیر آوار كشته دشند.
2 مهر 1357 (یك شنبه)
منزل امام خمینی در عراق توسط پلیس این كشور محاصره گردید .
3 مهر 1357 (دوشنبه)
حزب رستاخیز كه توسط رژیم پهلوی تأسیس شده بود منحل گردید.
10 مهر 1357 (دوشنبه)
ـ هجرت امام خمینی از عراق به كویت
با افزایش فشارها و جلوگیری دولت عراق از فعالیتهای سیاسی حضرت امام خمینی ایشان تصمیم به خروج از این كشور گرفتند. به همین دلیل به طرف كویت حركت كردند. امام دولت كویت به ایشان مجوز ورود به كویت را ندادند.
13 مهر 1357 (پنج شنبه)
- هجرت امام خمینی از عراق به پاریس
در پی عدم ورود امام خمینی به كویت و جلوگیری دولت عراق از بازگشت ایشان به نجف اشرف، امام خمینی تصمیم ميگیرند برای ادامه مبارزه به فرانسه مهاجرت نمایند.
17 مهر 1357 (دوشنبه)
ـ تغییر مكان امام خمینی از پاریس به دهكده نوفل لوشاتو
ـ دولت فرانسه از فعالیتهای سیاسی آیتالله خمینی جلوگیری مينماید.
19 مهر 1357 (چهارشنبه)
اعتصاب كاركنان مطبوعات در سراسر كشور آغاز گردید.
24 مهر 1357 (دوشنبه)
ـ رژیم پهلوی مسجد جامع كرمان را به آتش كشید.
ـ به مناسبت چهلم شهدای 17 شهریور عزای عمومی اعلام شد.
29 مهر 1357 (شنبه)
ـ اعتصاب كاركنان صنعت نفت
با اعتصاب همگانی كاركنان و كارمندان صنعت نفت پالایشگاههای سراسر كشور در خطر تعطیل شدن قرار گرفت.
8 آبان 1357 (دوشنبه)
آیتالله طالقانی از بند رژیم پهلوی آزاد شدند.
10 آبان 1357 (چهارشنبه)
ارتش كنترل تأسیسات نفتی كشور را در دست گرفت.
13 آبان 1357 (شنبه)
ـ تظاهرات دانشآموزان و دانشجویان در مقابل دانشگاه تهران به خاك و خون كشیده شد.
ـ آیتالله مفتح از زندان آزاد گردید.
15 آبان 1357 (دوشنبه)
ـ استعفا و سقوط كابینه شریف امامی در پی حوادث خونین 13 آبان اعلام گردید.
ـ تشكیل دولت نظامی به نخست وزیری ژنرال ازهاری اعلام گشت.
10 آذر 1357 (جمعه)
فریاد اللهاكبر بر فراز بامها، سراسر كشور را فرا گرفت.
11 دی 1357 (دوشنبه)
ـ روزهای خونین در مشهد مقدس
با اوجگیری تظاهرات مردم مشهد سربازان و مأمورین امنیتی در روزهای 9 ، 10 و 11 دی ماه با حمله به حرم مطهر امام رضا (ع) و مردم در خیابانها و بیمارستانها عده زیادی را به شهادت رساندند و گروهی را مجروح نمودند.
16 دی 1357 (شنبه)
ـ دولت نظامی ازهاری سقوط كرد.
ـ شاهپور بختیار از اعضای جبهه ملی ایران مأمور تشكیل كابینه از طرف محمدرضا پهلوی گردید و به سمت نخست وزیر منصوب شد.
23 دی 1357 (شنبه)
به دستور امام خمینی شورای انقلاب تشكیل گردید.
26 دی 1357 (سه شنبه)
ـ شاه رفت
ایران امروز غرق در نور و گل و شیرینی بود و مردم فرار محمدرضا پهلوی را جشن گرفتند. شاه كه برای فرار خود معالجعه بیماری را دستآویز قرار داده بود در حقیقت برای انجام كودتایی دیگر به سبك 28 مرداد 1332 آماده ميشد.
29 دی 1357 (جمعه)
اصول جمهوری اسلامی در راهپیمایی میلیونی مردم ایران اعلام گردید.
3 بهمن 1357 (سه شنبه)
شورای سلطنت كه برای حفظ رژیم سلطنتی در ایران تشكیل شده بود منحل گردید.
4 بهمن 1357 (چهارشنبه)
برای جلوگیری از حضور امام خمینی در بین مردم ایران ارتش فرودگاه مهرآباد را به اشغال درآورد.
5 بهمن 1357 (پنج شنبه)
دولت بختیار 3 روز فرودگاههای كشور را بست.
7 بهمن 1357 (شنبه)
ـ تحصن روحانیون مبارز در دانشگاه تهران در اعتراض به بستن فرودگاهها آغاز شد.
ـ راهپیمایی میلیونی مردم در تهران به مناسبت 28 صفر برگزار گردید.
9 بهمن 1357 (دوشنبه)
ـ فرودگاه برای ورود امام خمینی بازگشایی شد
در پی اعتصابات و تظاهرات و راهپیمایی مردم كه خواستار بازگشایی فرودگاه مهرآباد بودند. دولت بختیار فرودگاه مهرآباد را از اشغال نظامی خارج كرد.
11 بهمن 1357 (چهارشنبه)
ـ مأمور ارتش در خیابانهای تهران
دولت برای ترساندن مردم و ایجاد حكومت وحشت با انجام رژه نظامیان در تهران و ترویج شایعه كودتا توسط ارتش دست به حیله دیگری برای انحراف مبارزات مردم ایران زد.
12 بهمن 1357 (پنج شنبه)
ـ ساعت 9 و 27 دقیقه و 30 ثانیه حضرت امام خمینی پس از پانزده سال تبعید پای بر خاك ایران گذاشتند.
ـ فرمانداری نظامی بر اثر فشار مردم راهپیمایی و تظاهرات را برای 3 روز آزاد اعلام كرد.
ـ نظامیان مستقر در تلویزیون به طور ناگهانی پخش مراسم استقبال را قطع كردند.
17 بهمن 1357 (سه شنبه)
ـ بر اساس پیشنهاد شورای انقلاب، حضرت امام خمینی دولت موقت را به مردم معرفی نمودند.
ـ دولت موقت به ریاست مهندس مهدی بازرگان تشكیل گردید.
19 بهمن 1357 (سه شنبه)
ـ راهپیمایی مردم ایران در حمایت از دولت موقت انجام شد.
ـ نیروی هوایی ارتش با حضرت امام خمینی بیعت كردند.
ـ حضرت امام خمینی به زیارت حضرت عبدالعظیم (س) رفتند.
20 بهمن 1357 (جمعه)
ـ طرفداران قانون اساسی با تجمع در استادیوم امجدیه (شهید شیرودي) دست به تظاهرات زدند.
ـ ساعت 9 شب سربازان گارد شاه به پادگان نیروی هوایی در شرق تهران (خ دماوند) حمله نمودند.
ـ مردم برا ی كمك به سربازان نیروی هوایی مسلح شدند.
21 بهمن 1357 (شنبه)
ـ دولت بختیار زمان حكومت نظامی را افزایش داده و حكومت نظامی را از ساعت 4 بعدازظهر اعلام نمود.
ـ حضرت امام خمینی دستور شكستن زمان حكومت نظامی و حضور مردم در خیابانها را صادر نمودند.
ـ در تهران و شهرستانها بین سربازان گارد و مردم مسلح درگیریهای بسیار شدید رخ داد.
22 بهمن 1357 (دوشنبه)
ـ تهران صحنه جنگ خونین مسلحانه بین مردم و سربازان طرفدار رژیم پهلوی گردیده است.
ـ با تسلیم تمامی نیروهای نظامی و پیروزی مردم مسلمان ایران رژیم ستمشاهی پس از 57 سال ظلم و ستم متلاشی گردید.
رویدادهای 12 بهمن 1357
1 - حضرت امام به هنگام خروج از فرانسه با ارسال پيامي خطاب به مردم فرانسه، ضمن اظهار تشكر از آنها خداحافظي كردند.
2- امام خميني پس از اقامه نماز در كف هواپيما، روي دو پتو با آرامش خوابيدند. اين در حالي بود كه همه علاقمندان، دوستداران و نزديكان ايشان، نگران انجام اين پرواز بودند. خطر انهدام هواپيما و يا ربودن آن در آسمان چيزي بود كه همه را تا لحظه فرود آن در فوردگاه تهران، نگران ساخته بود.
3- با ورود حضرت امام به سالن فرودگاه، فرياد «الله اكبر» سالن فرودگاه را به لرزه در آورد. مستقبلين با خواندن سرود «خميني اي امام»، اشكهاي مشتاقان را بر گونههايشان جاري كردند.
4- حضرت امام طي بياناتي در فرودگاه تهران گفتند: من از عواطف طبقات مختلف ملت تشكر ميكنم. عواطف ملت ايران به دوش من بارگراني است كه نميتوانم جبران كنم. ايشان ضمن اشاره به اينكه طرد شاه از كشور قدم اول پيروزي بود، همگان را به وحدت كلمه و ادامه مبارزه تا قطع كامل ريشههاي فساد ترغيب كردند. ايشان سپس از آنجا عازم بهشت زهرا شدند.
5- حضرت امام در اولين سخنراني خود در ميان انبوه مستقبلين مشتاق در بهشت زهرا، گفتند: من وقتي چشمم به بعضي از اينها كه اولاد خودشان را از دست دادهاند ميافتد، سنگينياي در دوشم پيدا ميشود كه نميتوانم تاب بياورم. محمدرضا پهلوي فرار كرد و همه چيز ما را به باد داد. مملكت ما را خراب كرد و قبرستانهاي ما را آباد. ايشان اضافه كردند: من دولت تعيين ميکنم، من توي دهن دولت ميزنم ... من به پشتيباني اين ملت دولت تعيين ميكنم. من به ارتش يك نصيحت ميكنم و يك تشكر ..... [ما] ميخواهيم ارتش مستقل باشد. آقاي ارتشبد شما نميخواهيد؟ آقاي سرلشكر شما نميخواهيد مستقل باشيد؟ و اما تشكر ميكنم از قشرهايي كه متصل شدند به ملت.
6- با وجود سرماي زمستان، ديشب هزاران مشتاق زيارت حضرت امام، در مسير حركت ايشان خوابيدند.
7- شهرهاي كشور در شادي ورود امام، غرق نور و گل و فرياد بود.
8- از هنگام هجرت حضرت امام از نجف اشرف به پاريس، تراكم سخنرانيها، مصاحبهها و پيامهاي ايشان در اين مدت كوتاه يعني (118 روز اقامت در نوفل لوشاتو) ، قابل توجيه و تأمل است. به طور يكه ايشان در برخي از روزها به سؤالات چندين رسانه خبري و تبليغاتي پاسخ دادهاند. مثلا در تاريخ نوزدهم دي سال جاري، ايشان در ده مصاحبه جداگانه شركت كردند و كثرت مصاحبهها، حكايت از علاقه خبرنگاران و اشتياق امام براي رساندن پيام خود به دنياست. آمار اين مجموعه عظيم از اين قرار است:
سخنرانيها 59 عدد
مصاحبهها 108 عدد
پيامها 36 عدد
نامهها و تلگرافها و فرمانها 6 عدد
جمع 209 عدد
9- در حالي كه مراسم ورود حضرت امام به طور مستقيم از تلويزيون پخش ميشد، نظاميان با يورش به اين سازمان از ادامه پخش آن ممانعت كردند.
10- عدهاي از مردم با قطع جريان پخش مستقيم ورود حضرت امام از تلويزيون به علت هجوم مأمورين نظامي، از عصبانيت تلويزيونهاي خود را به خيابان پرت كردند.
11- امام خميني در شب اول اقامت خود در مدرسه رفاه، طي سخناني با اعضاي كميته استقبال، بر لزوم حفظ وحدت تأكيد نمودند.
12- روحانيون متحصن در دانشگاه، با انتشار آخرين اعلاميه خود، به تحصن پايان دادند.
13- در پي درخواست مجدد بختيار براي ملاقات با حضرت امام خميني، ايشان گفتند: ملاقات با بختيار را در صورت استعفاي وي ميپذيرم.
14- شاپور بختيار در آستانه ورود امام خميني پيامي انتشار داد. وي در پيام خود مردم را نسبت به ادامه اعتراضات و تظاهرات، خصوصا در روز ورود حضرت امام، تهديد كرد.
15- دانشجويان ايراني در مقابل سفارت ايران در آمريكا تظاهرات كردند.
16- آمريكا مقداري از دستگاههاي الکترونيكي محرمانه خود را از ايران خارج كرد.
نيروي هوايي سيستمهاي محرمانه جنگندههاي اف چهارده را مخفي كرد. گفتني است كه يكي از وظايف هايزر در ايران، انجام همين مأموريت بوده است.
17- بانكهاي سوئيس گفتند كه پولهاي ايران را پس نميدهند.
18- مطبوعات و يونايتد پرس: قراردادهاي خريد اسلحه ايران از انگليس لغو شد. مقامات لندن گفتند به علت لغو اين خريدها، انگليس معادل چهار ميليارد دلار بابت عدم فروش و بيكار شدن بيست هزار نفر، زيان خواهد ديد.
19- در ليبي به حمايت از انقلاب اسلامي مردم مسلمان ايران، يك راهپيمايي ترتيب يافت.
رویدادهای 13 بهمن1357
1- امام خميني در جمع روحانيون بيانات مبسوطي را ايراد كردند. ايشان در قسمتي از اين بيانات فرمودند: رژيم سلطنتي از اول خلاف عقل بود ... هر ملتي بايد خودش سرنوشت خودش را تعيين كند.
2- راديو مسكو: دانشجويان ايراني مقيم آمريكا عليه مداخله آمريكائيها در امور داخلي ايران، در برابر كاخ سفيد تظاهرات كردند.
رویدادهای 14 بهمن1357
1- حضرت امام طي يك مصاحبه مطبوعاتي در مدرسه رفاه اعلام كردند: شوراي انقلاب حكومت موقت تعيين خواهد شد و حكومت موقت، موظف خواهد بود كه مقدمات رفراندم را تهيه كند. همچنين قانون اساسي كه تدوين شد، به آراء عمومي گذاشته ميشود. ايشان دولت بختيار را غيرقانوني اعلام كردند و گفتند: كاري نكنيد كه مردم را به جهاد دعوت كنم.
2- دانشجويان ايراني با حمله به سفارتخانههاي ايران در آمريكا، لبنان و استراليا، نسبت به رژيم سلطنتي ايران ابراز انزجار كردند.
3- چهل تن ديگر از نمايندگان مجلس از مقام خود استعفا دادند.
صفحه قبل 1 صفحه بعد